چیزی که عوض دارد گله ندارد
یک دخترک کولی ، برد ست شکایت ها
در محکمه ی قاضی ، کین مرد دله باشد
بوسیده مرا زوری ، این هالو پیزوری
تازه تو نگو مردک ، بی پولی و پله باشد
آن قاضی با غیرت ، برداشت قلم را گفت
جای تو تجاوزگر ، زندان و تله باشد
گفتم که : بیا پایین از روی خر شیطان
در حکم و قضاوت کی ، جای عجله باشد ؟
چون بوسه زدم بر او ، خندید و لبش را بست
تفسیر سکوت زن ، معنیش بله باشد
او راضی و من راضی ، گور پدر قاضی
حالا که کند دبه ، این غش و غله باشد
یک ماچ از او کردم ، صد ماچ کند از من
چیزی که عوض دارد ، کی جای گله باشد
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۰ ساعت 13:8 توسط سارا
|
آمده ایم که با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم ٬ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم .